بازی درمانی و اتیسم

نفیسه خدادادی
بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی می‌توان به بسیاری از ویژگی ها، مسائل و رشد کودک پی برد. بازی های کودکان مختلف است .هر چند نوع بازی ها در گروه های سنی و بچه‌های گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد.
بازی درمانی کودک محور با پذیرش کامل کودک و آزادی عمل دادن به او به درمانگر این فرصت را می دهد تا با کشف علائق کودک راه ارتباط مناسب با او را کشف کرده و متقابلا مهارت های ارتباطی کودک را افزایش دهد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادی‌اش بپردازد.

بازی درمانی و اتیسم
بازي درماني گروهي مي تواند منجر به افزايش روابط اجتماعي کودکان اتيسم (اوتیسم) شود. کودکان از طريق بازي و فراگيري روابط انساني و همکاري در گروه هاي بازي مي توانند رشد اجتماعي داشته باشند. در بازي درماني گروهي كودك شيوه همكاري و تبادل با ديگران و رعايت حقوق آن ها را مي آموزد و طبيعي به نظر مي رسد كه كودك بتواند در مقابل كمك خواهي ديگران پاسخگو باشد و به هنگام بروز مشكلات در حين بازي، بردباري و صبوري نشان دهد و از اين طريق، مهارت ارتباط را در خود ارتقا بخشد. بنابراين بازي به عنوان يك روش آموزشي و درماني مناسب براي ارتقاي مهارت هاي ارتباطي كودكان با اختلال اتيسم (اوتیسم) به شمار مي رود.
بازی دارای ظرفیت زیادی در برانگیختن و تحریک حواس کودکان اتیسم (اوتیسم) است و زمینه تعامل و غنی سازی فعالیت های ارتباطی را در این کودکان فراهم می آورد. بازی درمانی شیوه ای است که به یاری کودکان پرمشکل می شتابد تا بتوانند مسائل خود را به دست خویش و از طریق بازی هایشان حل کنند و در عین حال نشان دهنده ی این واقعیت است که بازی برای کودک، همانند وسیله ای طبیعی است، با این هدف که بتواند خویشتن و هم چنین ویژگی های درون خود را بشناسد و به آن عمل کند. در بازی درمانی به کودک فرصت داده می شود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق بازی بروز دهد و آن ها را به نمایش بگذارد. همانند آن گونه از درمان هایی که افراد بزرگسال از طریق آن با سخن گفتن مشکلات خود را بیان می کنند. در واقع بازی وسیله بیان و ارتباط در کودک است و به اعتقاد برخی پژوهشگران بخش مهمی از هر فرایند درمانگری در کودکان را تشکیل می دهد.
كودكان در طي بازي ها، به ويژه بازي هاي آموزشي، به مفاهيم ذهني جديدي دسترسي پيدا مي كنند و مهارت هاي بيشتر و بهتري را كسب مي كنند. آن ها به كمك بازي با رنگ هاي مختلف، اشكال گوناگون و جهت هاي متفاوت آشنا مي شوند و تجارب ارزنده اي را به دست مي آورند؛ در حين بازي نيز مطالب آموختني بدون فشار و با ميل و رغبت فرا گرفته مي شود. تامپسون و رودلف معتقدند که ایجاد لیاقت و توانایی، تفکر خلاق، پالایش، تخلیه هیجانی، ایفای نقش، خیال پردازی، آموزش نمادین، ایجاد و ارتقای رابطه و دلبستگی، هیجان مثبت و غلبه بر ترس های مربوط به رشد از فواید بازی درمانی برای کودک است.
جیندال- اسنایپ و ویترینو اظهار داشته اند که بازی های مبتنی بر تکنیک های نمایشی باعث افزایش و بهبود مهارت اجتماعی- هیجانی در افراد با نیازهای ویژه می شود.

اصول بازی درمانی
اسکلاین در سال 1982 اصول پایه‌ای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی می‌کند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.
1- درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطه‌ای ویژگی هایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همان طور که در شیوه‌های روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و در واقع اساس کار است، در بازی درمانی کودکان نیز ایجاد چنین رابطه‌ای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفتی در کار درمان به وجود نخواهد آمد.
2-درمانگر پذیرش بدون قید و شرط کودک را داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفتن ویژگی های خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین می‌گویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشه‌دار می‌سازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند، او موجود ارزشمندی است و اگر تنبیهی اتفاق می‌افتد کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و نه شخصیت او. بر این اساس درمانگر تلاش می‌کند در طول جریان بازی درمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند.
3-باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک به وجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روش های محدود کننده سخت گیرانه انجام می‌دهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی، آزادی در عمل و رفتار و هم چنین آزادی در بیان احساس را شامل می‌شود. طوری که بتواند احساسات خود را بدون احساس محدودیت ظاهر سازد. به عنوان مثال در یک جلسه بازی درمانی کودک چنین آزادی را احساس می‌کند که عروسک کوچکی را که نمادی از برادر کوچکتر است، مفصلا کتک بزند.
4-درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیت هایی که پیش می‌آید و رفتارهایی که از کودک سر می‌زند درمانگر به موقع وارد عمل می‌شود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک می‌کند.
5-درمانگر توانایی های کودک را مهم و با اهمیت می‌شمارد و تلاش می‌کند در فرصت های مناسب از آن ها برای حل مشکل استفاده کند. درمان گر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و به ویژه توانایی های او انجام دهد و زیرکانه از این توانایی ها به نفع کودک استفاده کند. به عبارتی به صورت فعالانه‌ای کودک را در جریان درمان شرکت می‌دهد و با تأکید بر مهارت های او، او را در جریان درمان به طور مسئولانه هدایت می‌کند.
6-در شرایطی که در جریان بازی درمانی ایجاد می‌شود بیشترین نقش اولیه را کودک ایفا می‌کند. کودک شرایط بازی را می‌سازد و بازی درمانگر به عنوان هدایت کننده و تفسیر کننده روش های او را پیگیری می‌کند. درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمی‌کند و کودک را آزاد می‌گذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار می‌دهد و از آن برای درمان کودک استفاده می‌کند.
7-درمانگر تلاش نمی‌کند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش می‌یابد تا به نتیجه مورد نظر برسد.
8-در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت می‌دارد محدودیت هایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال می‌شود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب می‌نماید.

یک بازی درمان گر برای فرد مبتلا به اختلال طیف اتیسم چه کارهایی می تواند انجام دهد
یک بازی درمان گر خوب با کودک شما روی زمین می نشیند و فعالانه کودک شما را درگیر فضای بازی می کند. برای مثال درمانگر ممکن است تعدادی اسباب بازی که ممکن است برای کودک جالب باشد را انتخاب کند و به کودک شما اجازه دهد اسباب بازی ای را انتخاب کند که برایش جالب است. اگر کودک قطار را انتخاب کرد و ظاهرا بی هدف آن را به جلو و عقب حرکت داد درمانگر می تواند یک قطار دیگر انتخاب کرده و آن را جلوی قطار او قرار دهد و راه قطار کودک را مسدود کند اگر کودک به صورت کلامی با غیر کلامی پاسخ دهد ارتباط آغاز شده است. اگر کودک پاسخی ندهد درمان گر می تواند از گزینه های جالب تر و پرانرژی تر استفاده کند مثل حباب درست کردن، استفاده از اسباب بازی های صدادار و ...

بازی و ویژگی های اساسی آن
بازی، فرآیندی چندبعدی و در خدمت تکامل و رشد کودک است که می تواند راهی براي تخلیه انرژی های درونی کودک باشد و راه را برای یادگیری او هموارتر کند، هم چنین منجر به رشد اجتماعی و بهبود مهارت های ارتباطی کودک شود.
برای این که بتوان فعالیتی را بازی نامید باید دارای ویژگی های اساسی زیر باشد.
اولین ویژگی این است که دارای انگیزه ی درونی است. هدف آن در خودش نهفته است و تنها به خاطر رضایت حاصل از آن انجام شود.
دومین ویژگی این است که به صورت آزادانه انتخاب شود. اگر کودکان وادار شوند یا حتی با ملایمت زیر فشار قرار گیرند تا بازی کنند، ممکن است هیچ گاه به فعالیت تعیین شده به چشم بازی نگاه نکنند.
سومین ویژگی اساسی این است که باید خوشایند باشد و کودکان از انجام آن لذت ببرند وگرنه نمی توان آن را به عنوان بازی در نظر گرفت.
چهارمین ویژگی بازی این است که کودک از لحاظ جسمانی، روانی و یا هر دو درگیر بازی باشد نه این که منفعل یا نسبت به آن چه روی می دهد، بی تفاوت باشد.

بازی های نمادین و کودک اتیسم
معمولا سال های بین سه تا شش سالگی سال های طلایی بازی خیالی یا وانمود سازی شناخته می شوند زیرا در هیچ زمان دیگر از زندگی، آدمی تا به این اندازه در دنیای خیال غوطه ور نمی شود. ژان پیاژه بازی انفرادی خیالی را به عنوان نخستین و ناپخته ترین مرحله ی بازی نمادین توصیف می کند، هر چند نبایستی نادیده انگاشت که وانمود سازی انفرادی می تواند منجر به فعالیت های آفریننده ی متعددی شود. هنگامی که دو یا چند کودک در ظاهر با هم بازی می کنند، اما هر کدام تحت تاثیر افسون خیالی جداگانه هستند بازی خیالی می تواند به طور موازی رخ دهد. سرانجام بازی خیالی می تواند شامل تعامل های گروهی عمیق باشد که در آن هر عضو گروه نقشی را بر عهده دارد که نقش بازی سایر اعضای گروه را تکمیل می کند. این گونه بازی های خیالی گروهی که آن ها را بازی نمایشی یا بازی اجتماعی- نمایشی نیز می نامند حدود دو سوم تمام بازی های خیالی کودکان پیش دبستانی را تشکیل می دهد.
کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم اغلب به جای استفاده از اسباب بازی ها در بازی های تخیلی یا نمادین(مثلا وانمود کردن به این که عروسک واقعا بچه ی من است)، از اشیاء به صورت قالبی و تکراری یا برای تحریک خود استفاده می کنند و کاملا در دنیای خود غرق می شوند.
یاد دادن بازی سمبولیک به کودک اتیسم کافی نیست بلکه بازی نمادین برای کودک اتیسم باید لذت بخش خلاقانه و خودانگیخته باشد.

به مثال زیر توجه کنید:
تیم در کنار درمان گر پشت میز نشسته است. او به سمتی که ماشین های مورد علاقه اش روی قفسه چیده شده اند نگاه می کند. درمانگر توجه تیم را به خود جلب می کند و لیوان اسباب بازی را به سمت دهان خرس می برد و می گوید تیم بیا به خرس کوچولو کمی آب بده. تیم خرسش را بر می دارد و به او آب می دهد. درمانگر تشویقش می کند آفرین تیم کارت عالی بود و روی برگه اش یک تیک می زند. تیم هم عروسک خرس را روی زمین می گذارد و منتظر بقیه ی دستورالعمل ها می ماند. به نظر شما در این مثال تیم در حال بازی کردن است یا به نظر می رسد وظیفه ای که به او داده شده انجام می دهد؟ چگونه می توانید بازی نمادین را لذت بخش کنید؟
به این مثال توجه کنید:
سارا کنار مادرش روی زمین نشسته است و دور تا دورش عروسک های مورد علاقه اش قرار دارند سارا عروسک مورد علاقه اش را بر می دارد و بغل می کند. مادر نیز حرکت سارا را تقلید می کند. یک عروسک بر می دارد و آن را مثل سارا بغل می کند. سارا به بغل کردن عروسک ادامه می دهد. مادر نیز مثل سارا به بغل کردن عروسک ادامه می دهد اما بعد از آن سر عروسک را هم ناز می کند و می گوید: هیس، ببین نی نی داره می خوابه. سارا نگاهی به مادر می کند عروسکش را نگاه می کند و مثل مادرش عروسک را نوازش می کند.

چه تفاوت هایی در مثال هایی که زده شد وجود داشت
سارا هم مثل تیم بازی نمادین را یاد می گرفت. اما سارا از بازی با مادرش لذت می برد و به رفتارهای مادر توجه می کرد. سارا برای بازی کردن انگیزه داشت چون مادر از عروسک هایی استفاده می کرد که سارا دوست داشت و رفتارهایش را تقلید می کرد و به علایقش جواب می داد.

بازی های ساختاریافته و کودک اتیسم
بازی ساختار یافته یک نوع بازی است که در آن شکل، مدت زمان و قوانین مشخص از پیش تعریف شده باشد و از جمله بازی های ساختاریافته لگو درمانی است که استفاده از آن واسطه ای است در جهت رسیدن به مبنایی که به آن «کاربرد سازنده» می گویند. در بازی هایی مانند لگو کودک با پذیرش نقش های مختلف می تواند روابط خود را گسترش دهد. استفاده از لگو درمانی باعث افزایش مهارت اجتماعی می شود و لگو درمانی به عنوان بخشی از نظریه یادگیری شناخته شده است، که شامل رفتار گرایی، علوم شناختی و علوم اعصاب است و اعتقاد بر این است که محیط رفتار کودک را شکل می دهد و در نتیجه رفتار انطباقی کودک را تقویت می کند.
بازی¬های ساختار یافته لگو درمانی کارکردهای اجرایی را در کودکان اتیسم با عملکرد بالا به طور معناداری افزایش داده است. لگو درمانی با استفاده از علایق طبیعی کودک و انگیزه یادگیری، تغییر رفتار را ایجاد می-کند.
کودکان یاد می گیرند که از بازی به عنوان روشی برای توسعه مهارت های حل مسئله، برقرار کردن ارتباط
بادیگران، بیان احساسات و کار بر روی رفتارشان، استفاده کنند. تمامی نتایج به دست آمده از بازی، خود جزئی از عملکرد اجرایی می باشد .

منابع
1..هیوز، فرگاس پیتر(1947). روان شناسی بازی (کودکان بازی و رشد). ترجمه: گنجی،کامران(1393).انتشارات رشد.
2.محمد ارقبایی یحیی میان بندی ئاکو دلگشا احسان عبد خدایی. (1392). اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر افزایش مهارت های ارتباطی کودکان اتیستیک.‎ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز،ششمین کنفرانس بین المللی روان شناسی کودک و نوجوان.
3.رويا چوپان زيده، مختار ملک پور، سالار فرامرزي، معصومه پيروز زيجردي. (1392). اثربخشي بازي درماني گروهي بر افزايش ارتباط اجتماعي کودکان اتيسم. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز. ششمین کنفرانس بین المللی روان شناسی کودک و نوجوان.
4. شاه رفعتي فاطمه, پورمحمدرضاي تجريشي معصومه, پيشياره ابراهيم, ميرزايي هوشنگ، بيگلريان اكبر(1395). اثربخشي بازي درماني گروهي بر ارتباط كودكان 5 تا 8 سال مبتلا به اختلال اتيسم با عملكرد بالا، مجله توان بخشی ،(3)17،ض 200-2011.
5.میرزاخانی, نوید, پورجبار, رضایی, دیباج نیا, پروین, & اکبرزاده باغبان. (2016). بررسی تاثیر بازی ساختار یافته بر عملکرد اجرایی کودکان اتیسم با عملکرد بالا 5–12 سال. فصلنامه علمی-پژوهشی طب توانبخشی, 5(3), 35-47.‎
6.فيروزى، امير. ( 1389 ). بررسى اثرات فعاليت هاى بدنى وبازي هاى پرورشى بر پيشرفت تحصيلى دانش
آموزان دوره ابتدايي. طرح جامع آموزش و پرورش آذربايجان غربى.

7.Matson,j.l. Enhancing children social skill: assessment and training oford: pergamon press.1999.
8.Jindal-Snape, D., Vettraina,E. drama techniques for the enhancement of social- emotional development in people with special needs: Review of research. International Journal of Special Eduction.2007, 22(1):107-17.
https://www.verywell.com/play-therapy-and-autism-the-basics-260059
http://2avril.ir/141/141.html
http://www.migna.ir
http://daneshnameh.roshd.ir

1399
شهریور
10
دوشنبه 10 شهريور 1399
2020
August
31

Add new comment

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Web page addresses and e-mail addresses turn into links automatically.
  • Lines and paragraphs break automatically.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.