آموزش زمان

آرزو رضایی

تا کنون تلاش کرده ایم که روش های آموزشی خود که عمدتاً مبتنی بر سال ها تجربه و کار با کودکان اتیستیک می باشد را به زبانی ساده و عملی برای شما عزیزان ارائه کنیم. در این راستا به موضوعات مختلف پرداختیم و البته سعی کردیم برحسب اولویت های درمانگران و والدین عزیز به این مباحث بپردازیم. اکنون به مورد دیگری از آن ها خواهیم پرداخت. یکی از چالش های بزرگ دیگر آموزش کودکان اتیستیک آموزش زمان می باشد. کودکان اتیستیک به طرز غیر قابل باوری با درک زمان مشکل دارند. ولی شروع آموزش و درک زمان باید متناسب با درک کودک و سطح رشدی وی باشد و برخی مفاهیم دیگر مثل تاریک و روشن، شب و روز و ... را یاد گرفته باشد. آموزش را باید از سطوح بسیار پایین زمان شروع کنیم. اگرچه کوچکترین واحد زمان ثانیه، دقیقه و ساعت است. اما برای آموزش بهتر است از امروز شروع کنیم. و البته امروز را هم با یادآوری وقایع امروز شروع می کنیم. به کودک می گوییم امروز می خواهیم چه کارهایی انجام دهیم و بعد آن کارها را انجام می دهیم. پس از اتمام کارها از کودک می خواهیم تا کارهایی که امروز انجام دادیم را بیان کند. می توانیم از بعضی سرنخ ها برای یادآوری آن ها استفاده کنیم. مثلاً اگر کودک کار قیچی انجام داده، نقاشی کشیده و داستان تعریف کرده به هر کدام از این موارد با دست اشاره می کنیم تا کودک کم کم خودش متوجه شود منظور ما از اینکه امروز چه کار کردیم چیست. روز بعد دوباره همین روال را تکرار می کنیم اما حواسمان باشد کارها تکراری نباشد و هر روز چند کار جدید داشته باشیم. اگر کودک کارهایی که دیروز انجام داده را بیان کرد آن ها را تصحیح می کنیم (نه ما امروز آن کارها را انجام ندادیم. امروز ...). کم کم توضیح می دهیم که امروز از وقتی شروع شده که از خواب بیدار شده ای و تا شب وقتی که دوباره می خوابی ادامه دارد. سپس این موقعیت آموزشی را به منزل منتقل می کنیم. کودک باید بتواند در پایان روز یا قبل از خواب برای ما برخی کارهایی که امروز انجام داده را بیان کند. هنگامی که کودک توانست تا حدی کارهای امروز را بیان کند مفهوم امروز را کنار می گذاریم و به مفهوم دیروز می پردازیم. از مادر می خواهیم کارهایی که کودک روز قبل انجام داده را یادداشت کند. اگر زمانی را هم خودمان با او کار کردیم لحاظ می کنیم. بعد به کودک می گوییم یادت می آید دیروز چیکار کردیم. و تعدادی از آن ها را بیان می کنیم. با چندین بار تکرار کودک یاد می گیرد که منظور کارهای روز قبل بوده و نه امروز و به این صورت منظور از دیروز را درک می کند. هنگامی که کودک توانست حدود 60 الی 70 درصد از وقایع دیروز را بیان کند، وقایع دیروز و امروز را در کنار هم آموزش می دهیم. یعنی کودک باید بتواند وقایع امروز را بیان کند و سپس وقایع دیروز را تعریف کند و به سوالات ما پیرامون آن پاسخ دهد. مثلاً دیروز رفتی پارک یا امروز؟ دیروز ناهار کباب خوردی یا امروز؟و... و یا سوالات با پاسخ بله یا خیر. (امروز حمام کردی ؟ نه دیروز حمام کردم و...) در کنار آموزش وقایع دیروز و امروز، آموزش نام روزهای هفته را هم شروع می کنیم. با شعر هفته هفت روزه، چارت های برنامه ریزی هفتگی و شمردن روزهای هفته آن را آموزش می دهیم. بعد با یک چارت هفتگی (جدول روزهای هفته ) که به دیوار کلاس کودک یا دیوار اتاقش نصب می کنیم او را کمک می کنیم تا هر روز را علامت بزند. مثلاً امروز یکشنبه است آن را علامت بزند و در طول روز چندین بار تکرار شود و روز بعد روز دوشنبه را علامت بزند و تا آخر روز یادآوری شود که امروز دوشنبه است. با تکرار این تمرین طی چند هفته کودک در می یابد که سیکل هفته چگونه تکرار می شود و می تواند اگر امروز یک شنبه است بگوید که دیروز شنبه بوده است. در مورد آموزش فردا مشکل بیشتر می شود و آموختن جدول هفته به ما کمک شایانی می کند. چون کودک در مورد فردا چیزی نمی داند و فقط می تواند بگوید فردا کدام روز هفته است. البته می توانیم برای فردا یک برنامه ریزی انجام دهیم و بگوییم که مثلا فردا می خواهیم چه داستانی را بخوانیم و چه جایی برویم و در روز بعد آن کارها را انجام می دهیم. تکرار این موضوع باعث می شود که کودک متوجه این نکته بشود که وقتی در مورد فردا حرف می زنیم یعنی روزی که بلافاصله خواهد آمد. پس وقتی کودک تا حدی امروز، دیروز، فردا و هفته را آموخت آموزش فصل ها را شروع می کنیم. زیرا کودک آن را ملموس تر درک خواهد کرد. کودک در طول زندگی خود می تواند تغییرات محیطی مبتنی بر فصل ها را ببیند و احساس کند. برای آموزش فصل ها از تصاویر و فیلم ها می توانیم استفاده کنیم. مخصوصا تصویری که یک منظره ثابت (درخت، کوه و مزرعه و ...) را در فصول مختلف و به ترتیب نشان دهد. از فصل بهار شروع می کنیم و توضیحاتی در مورد آن برای کودک به صورت مختصر و مفید نقل می کنیم. مثلا توی بهار هوا کم کم گرم می شود، درخت ها شکوفه و برگ می دهند، گل ها باز می شوند و این ها را در تصاویر به کودک نشان می دهیم. اگر زمان واقعی فصل بهار است او را به جاهای مختلف می بریم تا به صورت واقعی هم ببیند. دوباره مثل موارد قبل وقتی که کودک توانست تعدادی از خصوصیات فصل بهار را بیان کند. به سراغ فصل تابستان می رویم و به همین ترتیب چهار فصل را آموزش می دهیم و در پایان سوالات مختلف در مورد هر چهار فصل را در کنار هم می پرسیم یا از کودک می خواهیم که خودش در مورد هر فصل توضیح دهد. حالا به مفهوم سال می رسیم. با این توضیح که با گذشتن این چهار فصل یک سال گذشته است و ما یک سال بزرگتر شده ایم. می توان با کودک در باغچه خانه با گلدان یک گیاه کاشت و تغییرات آن را پس از یک سال به کودک نشان داد. یا با ارائه عکس هایی از کودکی خودش یا دیگران گذشت سال ها را به کودک فهماند. پس از آن مفهوم ماه را آموزش می دهیم. با آموزش ماه های هر فصل از روی یک تقویم می توانیم ماه را آموزش دهیم. با آموزش ماه های هر فصل از روی یک تقویم می توانیم ماه ها را به کودک نشان داده و این بار با کمک خانواده، کودک هر روز آن ماه را علامت بزند و تاریخ آن روز را بیان کند. مثلا امروز دوشنبه اول مرداد است. با تکرار این کار طی چند ماه کودک با این سیکل نیز آشنا می شود و در نهایت می توانیم به سایر اطلاعات مربوط به زمان بپردازیم. مثلا آحاد کوچک تر زمان مثل صبح، ظهر، بعد ازظهر، عصر، غروب و ... و سپس آموزش ساعت، دقیقه و ثانیه را به همان ترتیب آموزش می دهیم. البته باید توجه داشته باشیم آموزش زمان در سنین خیلی پایین (زیر4یا5سال) و یا هنگامی که سن کودک بالاتر است اما از نظر درکی به حد کودک پیش دبستانی نرسیده توصیه نمی شود. معمولا در سنین پیش دبستانی یا کلاس اول می توانیم به نتیجه بهتری در آموزش زمان برسیم. پس از آن باید مرتب در طول زمان آن چه را که مربوط به زمان حال برای کودک توضیح دهیم و توجه او را به آن موضوعات جلب کنیم. مثلا سالروز تولد خودش یا اعضای خانواده، اعیاد مهم و وقایع تاریخی مربوط به خود کودک را می توانیم به عنوان نمادی از گذشت یک سال، زمان حال و زمان گذشته یادآوری کنیم تا کودک متوجه گذشت زمان، تکرار روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها بشود و با برنامه ریزی برای روز، هفته، ماه یا سال آینده تصویری برای آینده در ذهن او بسازیم. در داستان هایی که برای کودک خوانده می شود یا خودش می خواند او را متوجه زمان قدیم، حال و آینده کنیم و درک او را از این موارد مورد آزمایش قرار دهیم. هر کجا که احساس کردیم کودک درکی از زمان ندارد آموزش آن قسمت را با کمک تصاویر و فیلم و... تکرار کنیم. مثلا کودک در داستان متوجه ((زمان های قدیم)) نمی شود. برایش قدیم را توضیح می دهیم سپس یک سری تصاویر از خانه ها، پوشش و اشیای قدیمی را در کنار تصاویر زمان جدید قرار داده و او را متوجه گذشت زمان و تغییرات محیطی مبتنی بر زمان می کنیم. باید در نظر داشته باشیم که آموزش زمان ممکن است در طی سال ها و در بستر زندگی کودک ادامه داشته و لازم باشد مدت ها برای آموزش آن وقت بگذاریم.

1399
آذر
15
شنبه 15 آذر 1399
2020
December
5

Add new comment

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Web page addresses and e-mail addresses turn into links automatically.
  • Lines and paragraphs break automatically.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.