آموزش هیجان ها و احساسات

آرزو رضایی

همان طور که می دانیم یکی از مشکلات کودکان اتیستیک درک هیجانات خود و اطرافیان است. البته منظور ما از درک هیجان در کودکان اتیسم بیشتر بر مسائل پیرامون تناسب هیجانات با موقعیت ها و کنترل آن متمرکز است. از آن جا که آموزش درک و کنترل هیجانات از مقوله های پیچیده و مستلزم شرایط خاص است توصیه می کنیم که رفتار آموزشی ما در این زمینه با برنامه ریزی مناسب و بهره گیری از مربیان یا افراد با تجربه و هماهنگ با روند آموزشی کودک انجام شود. طبیعی است که با لحاظ شرایط فوق می توانیم بهره ی بهتری از آموزش خود کسب کنیم. در مرحله ی اول کودک باید به شناخت هیجان های اصلی دست یابد که در این مرحله می توان از تصاویر ساده و استیکرهای موجود استفاده کرد. معمولا هیجانات ساده و دیر آشنا برای کودک مثل خوشحالی،ناراحتی، ترس، عصبانیت و تعجب را با تصاویر و شناخت آن به خوبی می توان آموزش داد. کودک باید بین تصاویر، مردی که خوشحال یا عصبانی و ... است را نشان دهد و بتواند با صورت خود شکل ظاهری آن را تقلید کند. اما مرحله ی بعد از آن شناخت ارتباط بین داستان های کوتاه و هیجان مناسب آن است. داستانی را که شامل چند جمله ی کوتاه است بیان می کنیم و در آخر کودک باید چهره ی متناسب با هیجان قهرمان داستان را پیدا کند یا آن هیجان را نام ببرد. برای مثال: علی یک ماشین اسباب بازی داشت یکبار از مدرسه به خانه آمد دید ماشین او شکسته است حالا فکر می کنی علی چه احساسی دارد؟ کودک باید صورت یا چهره ای که ناراحت است را نشان دهد و در مراحل بعد نام هیجان مورد نظر را نیز بگوید. البته این داستان های کوتاه یا ماجراها باید کم کم پیچیده تر شود و چالش بیشتری برای کودک ایجاد کند. در مراحل بعد کودک باید چهره ی مورد نظر را نقاشی کند و حتی خودش بتواند برای یک هیجان خاص یک قصه ی مناسب بگوید. تا این جای کار چالش چندانی نخواهیم داشت. معمولا مشکلات کودکان اتیستیک زمانی بیشتر می شود که احساسات خود را با هیجانات دیگران تداخل می دهند. این یعنی همان ذهن خوانی. یعنی کودک نمی تواند احساسات دیگران را درک کند و احساسات خود را به آنان تعمیم می دهد. در این مرحله آموزش ذهن خوانی را از مراحل بسیار ساده آغاز می کنیم. حالا می دانیم که کودک احساسات و هیجانات اصلی را می شناسد چه در تصاویر و چه در داستان ها و ماجراهای پیرامونش. پس می تواند کم کم خود را جای دیگران گذاشته و به جای آن ها فکر کند. برای آموزش ذهن خوانی کارت ها و کتاب های متعددی وجود دارد اما بهتر است هر بار زمینه و تصاویر مورد نظر تغییر کنند تا تکرار موجب حفظ کردن و عدم درک کودک نشود. یک مثال ساده می تواند با یک مدل دیداری آغاز شود. یک تصویر را به کودک نشان می دهیم که شامل 4 شکل باشد. طرف بالا یک سیب، پایین یک گل ، طرف چپ بالا یک گلابی و پایین یک درخت. یک کتاب را وسط تصویر قرار می دهیم به طوری که دو شکل طرف راست و دو شکل طرف چپ قرار داشته باشد. از کودک می پرسیم تو چی می بینی و کودک باید دو شکل طرف خودش را بگوید سپس من چی می بینم؟ کودک باید دو شکلی که طرف دیگر است را نام ببرد. این مدل دیداری ساده می تواند به کودک یادآوری کند که ممکن است چیزی که او می بیند با چیزی که من می بینم متفاوت باشد. این تمرین ساده را با دیگر حواس پنجگانه کودک نیز می توان انجام داد و کودک را به این آگاهی رساند که بتواند به تفاوت درک خود و دیگران به طور عینی پی ببرد در این صورت کودک آمادگی بیشتری خواهد داشت که احساسات و هیجانات درونی خود را نیز به دیگران تعمیم نداده و در مورد آن بیشتر فکر کند. مرحله ی بعد یک داستان ساده و کوتاه می تواند باشد که کودک را با چالش درک هیجان فردی دیگر رو به رو کند. برای مثال مادر به بازار رفته بود. علی فکر می کرد که برایش بستنی می خرد مادر به خانه آمد و برای علی یک شکلات آورد. علی چه احساسی پیدا می کند؟ معمولا کودکان چون خودشان شکلات را دوست دارند می گویند خوشحال می شود. یک تصویر که علی را در فکر خوردن بستنی نشان می دهد می تواند به کودک کمک کند تا احساس فعلی او را بهتر ارزیابی کند. با تکرار چند مورد مشابه البته با مضمون متفاوت کودک از عهده ی این ارزیابی بر خواهد آمد. سپس موارد بعدی را با چالش های جدیدتری پس می گیریم. سارا کتاب را روی میز گذاشت و به آشپزخانه رفت. مادر به اتاق آمد اتاق را مرتب کرد و کتاب را روی قفسه ی کتاب ها گذاشت و بیرون رفت. سارا به اتاق آمد تا کتاب را دوباره بردارد و بخواند. سارا کجا را برای برداشتن کتاب می گردد؟ اگر کودک بتواند پاسخ درست بدهد یعنی توانسته است ذهن سارا را بخواند و درک کند و اگر ازعهده ی آن بر نیاید با موارد دیگری به او کمک می کنیم تا بتواند خود را به جای دیگران قرار دهد و افکار و احساسات آن ها را درک کند. اما یک تمرین دیگر که برای درک هیجانی و کنترل آن مناسب است پیشگویی کردن است. منظور از پیش گویی، پیش بینی کردن رفتار یا احساسات دیگران بر حسب موقعیت مورد نظر است. تصاویر یا داستان هایی را انتخاب می کنیم که شامل یک ماجرای نیمه تمام با پیام احساسی مورد نظر است. یک داستان تصویری زنجیره ای مثل یک دختر که کادویی می گیرد و آن را باز می کند و ... در این مرحله کودک باید هیجانی را که ممکن است پیش آید پیش بینی کند. رفتاری را که بعد از آن رخ خواهد داد انجام دهد مثلا می خندد، داد می زند یا بالا و پایین می پرد و موارد دیگر. این پیشگویی رفتاری در مرحله ی کنترل هیجان کمک زیادی به کودک خواهد کرد مثلا کودکی که در هنگام شادمانی حرکات غیر قابل کنترلی را از خود نشان می دهد و یا برعکس، در هنگام ناراحتی یا عصبانیت قادر به کنترل پیامدهای رفتاری خود نیست به هنگام آموزش به یک آگاهی و شناخت از پیامدهای رفتاری خود رسیده و در هنگام آموزش کنترل هیجان نتایج مطلوبی از آن خواهد گرفت. اگر کودک در پیش بینی رفتار هیجانی قهرمان داستان موفق عمل کند می توانیم از او بخواهیم واکنش های رفتاری دیگر اشخاص داستان (مثلا مادر) را هم پیش بینی کند. برای مثال اگر قهرمان داستان عصبانی شد و وسایل را پرت کرد یا داد زد واکنش های مادرش یا افراد دیگر حاضر در داستان چگونه خواهد بود. البته بیان موارد مختلف واستفاده از تصاویر و داستان های متنوع پیرامون هر موضوع ضروری است.زیرا با تنوع در مدل های آموزشی، تعمیم دهی صورت گرفته و درک کودک از احساسات و عواطف خود و دیگران و پیامدهای رفتاری متعاقب آن ها به حد مطلوب برای آموزش کنترل هیجان خواهد رسید. در مبحث بعد به آموزش کنترل وتنظیم هیجان خواهیم پرداخت.

1400
خرداد
17
دوشنبه 17 خرداد 1400
2021
June
7

Add new comment

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Web page addresses and e-mail addresses turn into links automatically.
  • Lines and paragraphs break automatically.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.