بازی درمانی
حسن هاشمی
در مقالات پیشین به مراحل رشد حسی – حرکتی انسان پرداختیم و به نقش موثر و مهم تحرکات هدف دار مخصوصا در دوره های طلایی رشد حسی– حرکتی پی بردیم. حال سوال این است که چگونه می توانیم کودکانمان را به تحرک و فعال بودن مجبور کنیم و از این مهم تر چگونه حرکات آن ها را هدف دار کنیم. یکی از بهترین راه ها بازی کردن با کودکان است که در آن کودکان با اشتیاق به فعالیت می پردازند و حتی بعد از آن نیز در فرصت های دیگر خودشان به صورت خودجوش بدون نیاز به اجبار و نظارت به فعالیت ادامه می دهند. بازی علاوه بر این که کودکان را فعال می کند و آن ها را از نظر جسمی سالم نگه می دارد بر روح و شخصیت آن ها نیز تاثیر می گذارد. بازی برای کودکان موقعیت هایی ایجاد می کند تا در آن حس های شادی، ناراحتی، شکست، پیروزی و ... را با تمام وجود درک کنند. تجربیات دوران کودکی تشکیل دهنده شخصیت آن ها در سنین بالاتر است. بسیاری از بازی ها نیاز به تفکر و تصمیم گیری و خلاقیت دارد که باعث رشد ذهنی و فکری کودک در کنار لذت بردن می شود که بازدهی آن فوق العاده بیشتر از کار ذهنی در شرایط اجبار و زور است. از طرفی کودکان به صورت فطری به بازی علاقه دارند، که والدین و مربیان باید شرایطی مناسب برای ارضای این خواسته ی کودکان فراهم کنند.
کودکان با انجام بازی های متفاوت درک بیشتری از محیط اطراف خود پیدا می کنند و دنیای درون خود را با دنیای بیرون خود پیوند می دهند. مسئله ی دیگری که در گروه های هم سن برای پذیرش عضو مهم است، بحث توانایی و مهارت اعضا است که گروه ها از پذیرش افراد ضعیف هم از نظر فکری و هم از نظر جسمی خودداری می کنند. پس اگر دوست دارید کودکانتان بتوانند وارد گروه هم سن خود بشوند و در آن گروه ها پذیرفته شوند باید به آن ها کمک کنید تا توانایی ها و مهارت های جسمی، فکری، روحی و ... خود را افزایش دهند.
شاید فکر کنید که چه لزومی برای عضویت کودکان در گروه های هم سن وجود دارد؟ اولا انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به عضویت در گروه و اجتماع دارد و ثانیا این کودکان در گروه های هم سن و سال خود هم چیزهای بیشتری یاد می گیرند و هم اعتماد به نفس آن ها بیشتر می شود چون وقتی یک کودک در گروه بزرگ ترها قرار می گیرد می توان گفت تنها کسی که در این گروه اشتباه می کند و مورد سرزنش قرار می گیرد کودک است در صورتی که در گروه کودکان همه ی کودکان امکان اشتباه دارند و هم چنین باحوصله و احترام سعی می کنند چیزهایی که بلدند به دیگران بیاموزند.
حال که تا حدی متوجه اهمیت بازی برای کودکان شدیم باید بگویم که طراحی یک بازی برای کودک کاری راحت نیست مخصوصا اگر آن کودک با کودکان عادی متفاوت باشد. شاید برای شما هم سوال شده باشد که چگونه می توانیم کودکان با نیازهای خاص را مانند بقیه ی کودکان به بازی تشویق کنیم؟ باید بگویم که شاید در ابتدا کار بسیار مشکلی باشد ولی اگر به نتایج آن فکر کنید تلاش خود را می کنید و هم چنین هر کودک بالاخره قلق خاص خود را دارد و قابل تشخیص هم هست که به مطالعه و حوصله بیشتر نیاز دارد. در ابتدا بهتر است با بازی ها و انواع آن ها کمی بیشتر آشنا بشویم.
بازی های حرکتی
بچه ها با انجام حرکات با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می کنند. بنابراین می توانند با آن به تعامل بپردازند و نیز در ضمن این بازی ها خود را به وضوح حس کرده و در تعامل با هم بازی های خود، در می یابند که اشیا چه قدر متفاوت به نظر می رسند یا خود آن ها چه واکنش های متفاوتی را از خود نشان می دهند. این گونه جریان ها قوه تفکر بچه ها را تحریک می کند چرا که به دنبال کشف و درک اموری هستند که آن را تصاحب کنند. از آن جایی که تجارب حسی مقدم بر تجارب فکری و عقلی هستند، در این گونه بازی ها کودکان بیش از آن که بتوانند از راه فکر چیزی بیاموزند از راه لمس و مشاهده آن را یاد می گیرند. در نتیجه، تنها راه رفتن یا دویدن ملاک عمل نیست، بلکه هماهنگی در حرکت، روند حرکت یا تک تک حرکات نفرات در ارتباط با یکدیگر نیز مطرح است.
بازی های ادراکی، بازی های حسی
بازی هایی که ادراک را تشدید می کنند، اغلب اوقات با یکی از حواس پنجگانه پیوند دارند: بوییدن، شنیدن، چشیدن، لمس کردن و دیدن از آن جمله اند؛ حواسی که در طول این بازی ها اغلب زیاد به کار برده می شوند. بچه ها حساسیت و دقت بیشتری نسبت به بدن خود پیدا می کنند و بدین ترتیب حسی روشن نسبت به آن چه می خواهند و یا نمی خواهند، به دست می آورند. آن ها با تمام وجود، خود را تجربه می کنند، بدین معنا که حواس چندگانه در سطوح و به روش های مختلف تحریک و در اکثر مواقع حواس با یکدیگر پیوند داده می شوند؛ مثلاً بچه ای که باید چیزی را بو کند، در ابتدا آن را می بیند یا لمس می کند و سپس به جلوی بینی خود می برد. چون در این گونه بازی ها، حس کردن نقشی بسیار مهم بازی می کند، مربی باید به دفعات برای بچه ها موقعیت هایی فراهم کند که حواس آنان را تحریک نماید. در گروه های سنی مختلط، با وجود سطوح تکاملی مختلف، کنجکاوی نفرات امکان مناسبی را فراهم می آورد تا آن ها با بازی های ادراکی، علاقه به تجربه و کشف های مشترک را تقویت کنند.
بازی های فکری، بازی های زبانی، بازی های واکنشی
بازی هایی که توانایی های شناختی بچه ها را مخاطب قرار می دهد، نه تنها باعث ایجاد شور و شادی می شود بلکه به دفعات مجراهای عصبی را فعال می سازد تا به سرعت واکنش نشان دهند. این مجراهای عصبی یا تحریک های مختلف تقویت می شوند.
بدین ترتیب بچه ها یاد می گیرند که تکان های مختلفی نظیر دیدن، شنیدن و احساس کردن را در عمل واقعیت بخشند. در این باره، حس کردن یا لمس کردن، احساسی است که در سریع ترین زمان می توانیم به آن واکنش نشان دهیم، چون واکنش های برانگیخته شده بدن را از خطرها حفظ می کنند. همه ما زمانی که به یک اجاق داغ دست می زنیم، به این احساس پی می بریم.
بچه ها در بروز واکنش های خود سرعت های گوناگونی دارند و در اکثر زمان ها این اختلاف در نبود تمرین نمی باشد، بلکه بیشتر به زمینه های شخصیتی گوناگون مربوط است. زمان کسب توانایی های مختلف زبانی، به یک اندازه با زمان شناخت روابط علی متفاوت است. بنابراین، در بازی ها نیز مهم این است که بچه ها را تنها و هر بچه را با شادی مخصوص خود در بازی ببینیم که این شادی همیشه با شادی ما بزرگترها قابل مقایسه نیست. ممکن است بچه های کوچک قدرت تکلم خود را در بازی امتحان کنند، به گونه ای که آن ها اولین نمونه بازی را نشان می دهند، در حالی که بزرگترها داستان واقعی را تعریف می کنند. در بازی های دیگر، مستقیماً مساله صحبت کردن در میان نیست، بلکه موضوع این است که این بازی ها عضلات زبانی را فعال و تقویت می نمایند.
بازی های مراقبه ای(فکری)، بازی های آرامش بخش
بازی های مراقبه ای نه تنها به بچه ها در دستیابی به آرامش روحی کمک می کند بلکه فشارهای عضلانی را نیز تسکین می دهد. هم چنین تنش های عصبی در سیستم عضلات بچه ها فروکش می کند. چنان چه عضله ای کشیده شده باشد، در حرکت کردن دچار مشکل و محدودیت است و از این طریق بهبود می یابد، که این نوع صدمات ممکن است در طولانی مدت صدمات رفتاری را به همراه داشته باشند.
بازی های مراقبه ای و بازی های آرامش بخش برای بچه ها این امکان را فراهم می سازد که آگاهانه حرکاتی را انجام دهند و بدین منظور عضلات مربوط را به حرکت وا دارند. هم چنین این بازی ها حساسیت بدن را افزایش می دهند. بدین ترتیب، ممکن است زمانی که عضله ای در بدن کشیده شده یا می گیرد، خیلی زود آن را حس کنند.
نکاتی در مورد نحوه بازی با کودکان
در انتخاب بازی ها باید به سن و سطح بلوغ فکری و جسمی و توانایی های کودک توجه شود.
از آن جایی که ما سعی می کنیم با انجام بازی اعتماد به نفس کودک را نیز بالا ببریم باید کارهایی در حد توان به او بدهیم و تا جایی که امکان دارد از تشویق به جای تنبیه و سرزنش استفاده کنیم.
- ممکن است درک قوانین بعضی از بازی ها برای کودکان سخت باشد و نتوانند به آن ها پای بند باشند پس از قوانین انعطاف پذیر استفاده کنید و قوانین دست و پا گیر را حذف کنید.
- در بعضی موارد بگذارید کودک از قوانین بازی تخطی کند و با کنجکاوی خود تجارب جدید را به دست آورد و خلاقیت خود را تقویت کند.
- محلی امن و بدون خطر را برای بازی با کودکان انتخاب کنید. نه خانه هایی پر از وسایل که هم برای کودک خطرناک است و هم باعث خسارت می شود.
- وقتی با کودکان بازی می کنید مانند آن ها فکر کنید و مانند آن ها ضعیف رفتار کنید حتی بعضی مواقع از آن ها شکست بخورید.
- سعی کنید بازی ها را هدف دار و پایان دار طراحی کنید نه به طوری که فعالیت بی نتیجه رها شود.
- سعی کنید جلسات بازی را با فعالیتی راحت(برای کودک) و مسرور بخش به پایان برسانید تا کودک برای شرکت مجدد در جلسات بازی انگیزه ی کافی را داشته باشد.
بازی های دبستانی، رضا علیجانیان
بچه ها بازی، محمد حبیبی
بازی های پرورشی، مهرزاد حمیدی
1397
آبان
7
دوشنبه 7 آبان 1397
2018
October
29
افزودن دیدگاه جدید