نقد فیلم در جستجویی همیشگی

 يادداشتي بر فيلم«بي اندازه بلند، بي نهايت نزديک»

پس از دو فيلم بسيار موفق «ساعت ها» و «کتاب خوان»، استيفن دالدري سومين فيلم خود «بي اندازه بلند،بي نهايت نزديک» را بر اساس رماني به همين نام از جاناتان سافرن فوئر و با هنرمندي چهره هايي هم چون ماکس فون سيدو و تام هنکس به روي پرده برد.جدا از قاب بندي ها و موسيقي متن اين فيلم  که حال و هواي فيلم اول، «ساعت ها» را تداعي مي کرد، از نظر نوع روايت و هم چنين  پرداخت  شخصيت اول نيز شباهت زيادي بين اين دو فيلم وجود دارد؛ «ساعت ها» روايت شخصي – داستاني  نويسنده اي منزوي است که در سه زمان و مکان مختلف مي گذرد و «بي اندازه بلند، بي نهايت نزديک» واگويه هاي پسر بچه اي است که به قول خودش با بقيه فرق مي کند. اسکار، شخصيت اصلي اين فيلم، داستان خودش را از «صبح بد ترين روز» شروع مي کند؛ روزي که مدرسه اش زودتر تعطيل مي شود و همه ي بچه ها به خانه فرستاده مي شوند. «بدترين روز» نقطه ي عطفي است که کل وقايع داستان را به قبل و بعد از خود تقسيم مي کند؛ روزي که پدر اسکار در يک حادثه کشته مي شود و حالا  که يکسالي از آن روز مي گذرد اسکار براي اولين بار به خود جرات مي دهد که خرت و پرت هاي پدر را  وارسي کند. پدر هميشه اسکار را به سفر هاي اکتشافي مي فرستاده و معتقد بوده اين کار راه خوبي است تا اسکار با بقيه در ارتباط باشد و حالا پس از يکسال، اسکار پيغامي از پدر را در جيب کتش پيدا مي کند؛«دست از جست و جو بر ندار...» همزمان اسکار کليدي پيدا مي کند و اين روزنه ي اميدي است براي يک سفر اکتشافي ديگر که شايد در پايان آن چيزي درباره ي پدرش بفهمد!  و قياسي که براي اين کار مي آورد بسيار بزرگتر و پيچيده تر از سن و سال او به نظر مي رسد؛ 
_ اگر وقتي خورشيد منفجر شود، هشت دقيقه بعد مي فهميم که چه اتفاقي افتاده... براي  هشت دقيقه  دنيا هم چنان گرم و روشن مي ماند...
و او مي خواهد با اين سفر اکتشافي، هشت دقيقه ي بين خود و پدرش را طولاني تر کند!
همراه شدن با اسکار در اين جستجوي بي وقفه از يک سو و مرور خاطرات قبل از «بد ترين روز» از سوي ديگر مخاطب را با دنياي ديگري آشنا مي کند؛ دنياي کودکي که هم کلاسي اش او را ديوانه صدا مي زند، دربان ساختمانشان او را به طعنه نابغه مي نامند و پدرش احتمال ميداده که او آسپرگر است اما آزمايشات هيچگاه قطعاً اين موضوع را تاييد نکرده اند! در هر مساله اي به دنبال منطق مي گردد، کتاب مورد علاقه اش «تاريخچه زمان» از «استيفن هاوکينگ» است و براي سفر اکتشافي جديدش سيستم سي زي آي را طراحي مي کند: طبقه بندي ناحيه اي تاشو! 
اسکار همان طور که خودش مي گويد از بعضي چيزها مي ترسد و تعداد اين چيزها از بعد از «بدترين روز» بيشتر هم شده است اما کوشش اسکار براي انجام سفر اکتشافي و يافتن قفلي براي کليد پدر، بر ترس  او غلبه مي کند و با کمک دايره زنگي اش به مقابله با اين ترس ها مي رود؛ استفاده ي مناسب از دايره زنگي که در دست هاي اسکار همزمان با ترسيدنش به صدا در مي آيد حس همدلي مخاطب را همزمان با تعليق و اظطراب داستان به خوبي ايجاد مي کند
علاوه بر اين که روايت داستان بين گذشته و حال در رفت و آمد است، در لايه اي ديگر،  با چند روايت از يک حادثه مواجه هستيم؛
روايت اسکار از از وقايع «بد ترين روز» که آن چنان دقيق در ذهن او ساخته و پرداخته شده که مخاطب هنگام مواجهه با روي ديگر سکه، شگفت زده مي شود و شايد اين بهترين شگرد براي نشان دادن پيچيدگي شخصيت اسکار باشد بدون اين که لزوماً بر آسپرگر بودن يا نبودن او تاکيد شود.
تمام تلاش پدر قبل از مرگ بر اين هدف متمرکز بوده که اسکار بر ترس هايش غلبه کند و با ديگران ارتباط برقرار کند و اين اتفاق يکسال پس از درگذشتن او رخ مي دهد؛ جايي که اسکار در ميانه ي سفر اکتشافي اش اعتراف ميکند:
_فرض کردم هر کسي يک عدد است در معادله اي بزرگ! اما آدم ها مثل اعداد نيستند؛ آن ها بيشتر شبيه حروفند و اين حروف مي خواستند که داستان بشوند و پدر مي گفت داستان ها را بايد با ديگران شريک شد...
«بي اندازه بلند، بي نهايت نزديک» نه تنها توصيف شخصيتي ويژه  و احتمالاً با نياز هاي خاص است بلکه فراخواني است براي همه ي مخاطبانش براي برخواستن به جست و جو، براي پيدا کردن قفلي که تنها کليدش در دست ماست و ايمان به اين که قطعاً جايي قفلي هست که با اين کليد باز شود هر چند لزوماً پيدايش نکنيم. آن چه مهم است جست و جو کردن است؛ يک جست و جوي هميشگي.
1396
آذر
13
دوشنبه 13 آذر 1396
2017
December
4

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
سوال امنیتی
سوال زیر برای جلوگیری ارسال اسپم می باشد، لطفا به آن پاسخ دهید. با تشکر
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.